گرچه گمانهزنیهای بسیاری طی روزهای اخیر درخصوص این اقدام وحشیانه مطرح شده اما 2 دیدگاه در بین بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران منطقه مشابهت دارد.
نخست آنکه ترور بوتو بهعنوان رهبر حزب مردم پاکستان اقدامی صرفا از خارج به معنی دست داشتن طالبان و القاعده بوده، دوم اینکه مأموریتی داخلی با هماهنگی دستگاههای دولتی به ویژه سازمان اطلاعاتی این کشور موسوم به ISI بوده است. البته در خلال این دو فرضیه مهم، سناریوهای دیگری نیز همچون اقدامی تلافی جویانه از سوی حامیان ضیاء الحق در ارتش مطرح میشود که در جای خود جای بحث دارد.
اما عامل یا عوامل ترور این سیاستمدار با ابعاد جهانی اگرچه در جایگاه خود حائز اهمیت است اما تبعات پس از آن شاید برای این کشور بحران زده مهمتر و البته سرنوشت سازتر باشد.
با دکتر فردریک بارتن – مدیر برنامه «بازسازی پس از بحران» در مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل آمریکا گفتوگو کردهایم تا نظرات این کارشناس تروریسم را درباره ترور بینظیر بوتو و پیامدهای آن جویا شویم. وی در این گفتوگو با بیان اینکه بعید میداند این اقدام عاملانی صرفا خارجی داشته باشد، پیشبینی کرد با روشنتر شدن ابعاد پوشیده این ترور بر میزان خشونت و ناآرامی در پاکستان افزوده شود.
بارتن بین سالهای 2001 - 1999 معاون کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان بود.
- مهمترین سؤال را در ابتدا مطرح میکنم. چه کسی (کسانی) مسئول این ترور بودهاند؟
آنچه با توجه به ظواهر میتوان به آن اشاره کرد، وجود القاعده پشت این ماجراست. از سابقه تنفر القاعده از خانم بوتو بهعنوان یک مسلمان سکولار و تلاشهای گذشته این شبکه برای ترور وی از یک سو و انگیزه گروههای افراطی همچون طالبان برای تسلط بر پاکستان بر میآید این 2 گروه بیشترین نفع را از حذف خانم بوتو از صحنه سیاسی پاکستان خواهند برد.
- اما در بطن این ماجرا چه واقعیتی نهفته است؟
من بعید میدانم تنها عوامل خارجی در این ترور نقش داشته باشند. البته تاکتیک اجرای این عملیات تروریستی که با انفجاری انتحاری در مکانی پر جمعیت همراه بودهاست ما را به القاعده میرساند و با این فرضیه باید در چند روز آینده، منتظر صدور بیانیه این شبکه در پذیرش مسئولیت این اقدام باشیم. اما هیچگاه سابقه نداشتهاست عامل انتحاری ابتدا چند گلوله به سمت قربانی خود شلیک کند، سپس کمربند انفجاری خود را منفجر نماید!
اگر اشتباه نکرده باشم شما درباره اقدامی مشترک صحبت میکنید.
توجیه این اقدام با یک عامل اندکی برای من دشوار است. سازمان قدرتمند اطلاعات پاکستان ( ISI ) سابقه چندان خوبی با خانم بوتو حتی در زمان نخست وزیری وی نداشتهاست. بسیاری از افراد قدرتمند در این سازمان پر نفوذ در ارتش پاکستان، از به قدرت رسیدن مجدد خانم بوتو نگران بودند.
از سوی دیگر اگر انگیزه القاعده و طالبان از این اقدام به آشوب کشاندن پاکستان بحرانزده با هدف سقوط سیاسی دولت مشرف بوده باشد تا از این طریق فرصت برای ظهور گروههای افراطی در این کشور فراهم شود، باید گفت این ترور کشور را بیش از پیش در برابر این دیدگاه و افراطیگری متحد خواهدکرد.
- آیا مدرکی از مداخله عوامل داخلی در این ترور وجود دارد؟
به دست آوردن مدرک نیاز به گذشت زمان و البته تحقیقات جامع دارد. در شرایطی که تنها چند روز از این حادثه میگذرد نمیتوان مدرکی محکم در این رابطه ارائه داد. همچنین نظام حکومتی پاکستان اجازه انجام تحقیقاتی که نتیجه آن میتواند جایگاه حکومت را بیش از پیش متزلزل کند، نمیدهد. اما وزارت کشور پاکستان از آمادگی این کشور برای نبش قبر و تحقیق درباره علل مرگ اعلام آمادگی کردهاست.
اگر اثبات شود خانم بوتو بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست داده، در شرایطی که فرد ضارب لباس نظامی نیز بر تن داشتهاست، برگرداندن انگشت اتهام مداخله حکومت برای دولتمردان بسیار دشوار خواهد شد. فکر نمیکنم خانواده بوتو راضی شوند برای انجام اینگونه تحقیقات جنازه وی را از قبر بیرون بیاورند، بنابراین دولت میتواند با ابراز این آمادگی فضا را اندکی به نفع خود تعدیل نماید.
اگر ثابت شود که عوامل داخلی به ویژه وابستگان به حکومت پاکستان در این ترور نقش داشتهاند باید در انتظار ناآرامیهای بیشتری در این کشور بود. آیا این درست است؟
دقیقا. طی 3 روز گذشته بر اثر ناآرامیهای داخلی و آشوبهای خیابانی در شهرهای بزرگی همچون کراچی و روانپیلی دست کم 45 نفر کشته شدهاند.
اینکه خانم بوتو، نماد حزب مردم پاکستان بود و در بین اعضا و هواداران این حزب از محبوبیتی غیرقابل وصف برخوردار بود، واقعیتی است که اعتراض هواداران وی آن را به خوبی نشان میدهد.
- تظاهرکنندگان در پاکستان، مشرف و دستگاه حکومتی را عامل این ترور میدانند. آینده را در این کشور به چه شکل پیشبینی میکنید؟
اگر رد پایی از مشرف یا هر یک از دستگاههای حکومتی در این ترور یافت شود آنگاه حتی میتوان جنگ داخلی را نیز در این کشور پیشبینی کرد. پاکستان به هیچ وجه در شرایط مساعدی از نظر امنیتی به سر نمیبرد و اثبات مداخله دولت یا ارتش در حذف خانم بوتو از صحنه سیاسی پاکستان بهای سنگینی را برای این کشور رقم خواهد زد که شاید پایان راه سیاسی برای مشرف باشد.
- برگزاری به موقع انتخابات میتواند فضا را در این کشور آرام کند؟
برگزاری این انتخابات میتواند کشور را بار دیگر در مسیر دمکراسی قرار دهد اما شاید تاریخ هشتم ژانویه اندکی به تعویق بیفتد. باید توجه داشت که شرایط امنیتی برای برگزاری انتخابات به هیچ وجه مهیا نیست. هر روز خبرهای گوناگونی از احزاب مختلف به گوش میرسد و خود انتخابات نیز میتواند عامل تحریککننده دیگری برای تشدید خشونتها باشد.
- بهنظر میرسد مردم از عملکرد پرویز مشرف راضی نباشند.
بله. بر اساس یک نظرسنجی که ماه گذشته توسط یکی از مؤسسات مطالعاتی آمریکا در پاکستان صورت گرفت، مشخص شد نزدیک به دو سوم مردم این کشور بر این باورند دوران دیکتاتوری مشرف باید هرچه زودتر به پایان برسد. حزب وی که شاخهای از حزب مسلم لیگ است نیز از محبوبیت بسیار اندکی برخوردار است.
- راه برون رفت مشرف از بحران کنونی چیست؟
مهمترین موضوع ادامه مسیر تا برگزاری انتخابات است. مشرف وعده داده بود ثبات و دمکراسی را به کشور باز گرداند اما در برآورده کردن هر 2 وعده شکست خورده است. به جای ثبات آشوب بسیاری از شهرهای بزرگ پاکستان را فرا گرفته و به جای دمکراسی، یکی از بزرگترین پیشبران آن در جهان اسلام کشته شدهاست.
تنها از طریق بر سر کار آمدن حکومتی دمکراتیک و مشروع، مبتنی بر رأی مردم و سکولار در پاکستان، این کشور قادر خواهد بود با تروریسم و افراطی گری مقابله کند. بنابراین برگزاری انتخابات آزاد نخستین گام در این مسیر است.